تولد فرشته آسمونی و یک دنیا شادی
سلام امشب بالاخره وقت پیدا کردم و تونستم مطلب بنویسم. روز پنج شنبه 13 مهرماه ساعت 9:15 صبح فرشته آسمونی ما بعد از یک سفر 9 ماهه و اندی منت بر سرمون گذاشت و توسط پزشک ایشون خانم دکتر فلورا جمشیدی به این دنیا پا گذاشت. از شدت خوشحالی نمیدونستم چیکار کنم اولین سوالی که پرسیدم سلامتی مادر و پس از اون سلامتی پسرم بود که خدارو شکر همه چیز به خوبی و خوشی بود. شب قبل از رفتن مامانی به اتاق عمل منو مامان جونی نماز امام زمان خوندیم و صبح با وضو رفتیم . اون شب اصلاً استرس نداشتم و زود خوابم برد.خیلی روز قشنگی بود. نمیدونک چی بنویسم؟؟؟؟عکس های پسرم رو در ادامه مطالب میذارم حتماً ببینید. پدر شدن خیلی خیلی زیبا بود. تا به دنیا اومد به همراه هومن(دامادمون)،و پدرم رفتیم داخل اتاق عمل و با نازنینی روبه رو شدم که پاره وجود که نه بلکه تمام وجودم بود از شدت خوشحالی اشک تموم چشمام رو گرفت و دستای نازنینش رو کلی بوسیدم و بعد پدرم هم همون لحظه اذان رو در گوشش زمزمه کرد.
فعلاً عکس ها رو داشته باشید. بقیه ماجرا رو در مطالب بعدی میذارم.
لازم به ذکره که این لباس راه راه زرد مال زمان تولد خودمه که مادرم تا حالا نگهش داشته و تن پسرم کردن در لحظه تولد