سرماخوردگی
دیروز که سر کار بودم خانمم تماس گرفت و گفت کیان جون همش خوابه امروز کوچولوی آروم و خوبی بوده و مامانش و اذیت نکرده و خوب استراحت کرده. بعد از اینکه به خونه رفتم متوجه شدیم که تب داره. یک کم دست و باهای کوچولوشو تو آب ولرم شستیم ولی تاثیری نداشت. رفتیم مرکز طبی کودکان اونجا اینقدر نی نی ناناز و مریض بود که دلمون کلی سوخت. خلاصه ساعت ۲ شب بود که نوبتمون شد. دکتر تشخیص سرماخوردگی خفیف داد و دارو تجویز کرد. اینقدر واسه فرشتمون ناراحت بودیم اینقدر بی حال بود. از روز تولد تا حالا اینقدر کیانمون بی حال و آروم ندیده بودیم. مامانی کلی گریه کرد. منم هر بار نگاش میکردم که بی حاله کلی می سوختم. خلاصه امروز...
نویسنده :
BABA KAMRAN
8:45